امروز سعی میکنم به ضعف هایی بپردازم که دختر هادر ربابطشون دارند. احتمالا خیلی از شمادکترمحمود انشه رو میشناسید به اون هایی که نمیشناسند توصیه میکنم سخنرانی های دکتر رو توی اینتر نت پیداکنند وگوش کنند خیلی باحال. دکتر انوشه میگه اگه میخاین مخ یه دختر رو بزنید اول باهاش چندباری تلفنی حرف بزنیدبعد ببینیدش چون دخترا از راه گوش عاشق میشن پس اگر شرک هم باشی وقتی توی مرحله ی تلفنی حرف زدن مخش رو زدی بقیش حله چون وقتی عاشقتون شده باشه توی اولین دیدار دیگه خیلی چیز هارو توی ظاهرتون نادیده میگیره. دخترایا پسر هاوقتی وارد این چرخه ی دوستی میشن دیگه نمیتونند بهش پایان بدن وقتی اولین رابطه رو تموم میکنند میری پیشش بهش میگی غصه نخور یکی بهترشو پیدا میکنه اونم برمیگرده با یه لحن محکم میگه نه دیگه تموم شد این دیگه اخریش بود بد دوهفته میبینی دباره دار با یکی حرف میزنه بهش میگی پس چی شد .میگه نکی تونم تنهابمونم. همه ی دختراطبق تجربه ی من در رابطه های اول تا حدودا چهارم خودشون هدف ازدواج رو دنبال میکنند.البته من اینجابه هیچ وجه ازدخترایی که دررابطشون دنبال ماشین مدل بالا کادو یاپول هستند دفاع نمیکنم.برای اون ها فقط دعا میکنم.من در مورد دخترایی حرف میزنم که به این مرحله نرسیدند واز نظر من پاکند.به اونا میگم پسر ها وقتی میفهمند هدف شما ازدواج اولش میگن بزار یه مدت با هم حرف بزنیم اشنا بشیم بعد به پدر ومادرم میگم.دوسه ماهی که گذشت بهش میگی چی شد میگه من موقعیتش رو ندارم‏(‏کار ندارم_خونه ندارم_سربازی نرفتم.......‏)‏یکی نیست بگه بشر وقتی داشتی وعده ووعید میدادی این چیز ها یادت نبود.اخرش هم یه روز برمیگرده میگه توچراانقدر به من فشار میاری اصلا من دیگه نمیتونم ادامه بدم وتمام.اینجا اعلام میکنم پسری که قصدازدواج داره ماجرارو انقدر کش نمیده میدونه باخودش چندچنده چی داره وباید چیکار کنه حرف نمیزنه عمل میکنه.خانوادش رو در جریان میزاره ازشما میخواد که شماهم خانوادتون رو در جریان بزارین اخرش هم یه وقت مناسب برای رسمی شدن ماجراتعیین میکنه.اگه الان یه سال باکسی دوست هستید به امید ازدواج بهتون بگم من رابطه های چهارساله دیدم که دوطرف میخواستن ازدواج کنند پسره به خانوادش هم گفت ولی تاخانواده مخالفت کردند همه چیز تموم شد. نه اینکه هیچ رابطه ی دوستی به ازدواج ختم نمیشه ولی اولا امار اینجور ازدواج هاخیلی پایین بعدهم چقدر ازدوام اینجور ازدواج ها مطمعن هستید. نکته ی اخر بعضی هابعدیه مدت توهم میزنند که زن وشوهر هستند حلقه ی ست میخرند هرجا میرند ازهم اجازه میگیرند حتی بااجازه ی هم لباس میخرند نه اینکه این هاکار های زشتی باشه نه.اما به شرطی که باورنکنید واقعا زن وشوهر هستید درواقعیت زندگی کنید ویادتون باشه رابطه ی شما یه دوستی سادست که تا زه رسمیت هم نداره وعلنی نیست. دخترا وقتی عاشق میشن شروع میکنندبه قدری جزئی به تجسم زندگی مشترک باعشقشون که گاهی وقت ها حس میکنی این ها معولا توی رویا هاشون زندگی میکنند وزندگی واقعی رو کنارگذاشتند.به همین دلیل هرچی رابطه طولانی تر میشه جدا شدن برای دختر مثل جون کندن سخت تروسخت تر میشه.حرف اخر این زندگی شما وانتخاب های شماست یادتون باشه که اگر خرابش کردید کسی رو جز خودتون مقصر ندونید.به اقا پسر هاهم بگم اگه تاحالا این هارو نمی دونستید مردونگی کنید از حالا به بعد حواستون باشه اگه یه حرفی زدید تا تهش باشید اخه میگن یه مرد سر حرفش میمونه.یاعلی

بعضی از ماها فکر میکنیم اگر زیباتر جلوه کنیم ادم های جذاب تری رو جذب خودمون میکنیم. منضورم از زیبایی اراستگی نیست اراستگی سفارش شده خوبه اصلا اگه نداشته باشی بده ولی وقتی اراستگی رو با تعیف امروز جامعه از زیبایی اشتباه میگیریم دیگه اوضاع وحشتنا ک میشه .لازم نیست ازچیزایی که هر روز توی خیابون میبینیم حرف بزنم.من یه دخترم میدونم خواستن ودوست داشتن زیبایی توی نهاد زن من هم ارایش میکنم مانتویی هستم و با شال راحتم .ولی گاهی وقت ها یه چهره های عجیبی توی شهر میبینم که حس میکنم ماداریم به خودمون دروغ میگیم اون ارایش های عجیب وغریب گاهی چهره ی ادم هارو اونقدر غیرواقعی نشون میده که دیگه بیشتر شبه یه نقاب روی صورت. بزارین بیم سرموضوع اول مردویا زنی که شما رو صرفا برای ظاهر زیبای شما قبول کنه یه روز به خاطر ظاهر زیباتر یکی دیگه شمارو رهامیکنه و میره.روانشناسی میگه شما اگر سیندرلا باشید یاشاهزاده ی سیندرلا زیبایی شمابرای طراف مقابلتون شش ماه بیشتر دوم نمیاره بعد از اون تکراری میشه. اجازه ندین تاباهاتون مثل یه کالا باهاتون رفتار بشه.میذونید گاهی وقت هابه اعتماد به نفس چادری ها حسادت میکنم اونها انقدر به خودشون وشخصیتشون اعتماد دارن که زیبایی های ظاهرشون رو میپوشونند انجوری اجازه میدن تا دیگران بخاطر شخصیتشون جذبشون بشن. نمیدونم مردها از چه دخترایی خششون میاد ولی میتونم بگم زن هاظاهرمردونه رو دوست دارند نه مردی رو که ظاهر زنونه داره.موی دم اسبب ناخون های بلند یا سرخاب سفیداب زدن ممنوع .اگه دنبال یه پایه برای ساختن یه زندگی هستیدممنوع. شمارو از هیچ کاری که فکر مبکنید درسته منع نمیکنم فقط میخوام بجای تبعیت بی قید وشرط از عموم جامعه فکر کنید واعتقاد خودتون رو داشته باشید .کاری رو بکنید که باور دارید درسته.یاعلی

صبرت که تمام شد نرو معرفت تازه از همینجا اغاز میشود . من وخانوادم برای ۱۲سال مدام بین خونه های۴۵و۵۰متری درحال اسباب کشی بودیم .توی این اوضاع بدخونه وتوی فصل اسباب کشی فکرکردم یه هم دردی کنم بااجاره نشین ها.توی دره ای که اسباب کشی میکردیم دوتا موضوع من روبیشتر ازهمه ازار میدادیکی دل کندن ازجایی که یک سال بهش گفتم خونه و اونیکی عادت کردن به جایی که بایدعادت میکردم بهش بگم خونه . اولین غروب توی خونه ی جدید باعث میشه یجوری دلت بگیره که انگارغم دنیا توی دلت.همش سعی میکنی بغض توی گلوت روبخوری که نکنه اشکات بریزه چون نمیخوای اشکات باعث بشه یغض بقیه هم بشکنه.مدام حواست به مادرت که زیادغصه نخوره سعی میکنی بهش امیدبدی یکم بخندونیش مدام بهش میگی سال دیگه خدا بخواد توی خونه ی خودمونیم این رومیگی ولی خودت بهش باور نداری.گاه وقتایی هم به بابات نگاه میکنی نکنه بارسنگین برداره اخه واسه کمرش بده دیگه پیرشده.اجاره نشین که باشی اسباب و وسایلت همیشه توی جعبست اجاره نشین که باشی اخرسال ها هروقت زنگ در رو میزنند دلت میلرزه نکنه صاحب خونه اومده جوابت کنه اجاره نشین که باشی تازه میفهمی سقف بالای سرت هرچقدر کوچیکباشه اگرمال خودت باشه یه دنیاارزش داره چون سقف بالای سرت ارامش رو هم باخودش میاره.خدانکنه وقتی اجاره نشینی برگردی و شرم رو توی چشمای بابات ببینی.اگه اجاره نشینی واین رو میخونی میخوام بگم طاقت بیار از سختی کشیدن خجالت نکش همیشه باخودت زمزمه کن فشار توده ای زغال سنگ رو به الماس تبدیل میکنه .میخوام یه دعا کنم یه امین ازت میخوام.خدا هیچ مردی رو شرمنده ی زن وبچش نکنه

وقتی بچه بودم یه روزسریه شوخی به بابام گفتم.خیلی نامردی بابام روی زانوهاش خم شدگفت هیچوقت به یه مردنگو خیلی نامردی ازهمون روز فهمیدم زیرسوال بردن مردونگی یه مردیعنی زیرسوال بردن هویت مردبودن یعنی تمام چیزی که مردها بهش تکه میکنندوازش نیرومیگیرندپس به حرمت مردونگی به چیز هایی که میگم فکر کنید اگر منطقی بود قبول کنید. من هیچوقت دوست پسرنداشتم نه اینکه هیچوقت نخواستم فقط هروقت به شروع یک رابطه نزدیک شدم یه چیزی مانع شد.اولش این کاررونکردم چون پدر ومادرم مخالف بودند ومن نمی خواستم بعدازسختی هایی که کشیدند حالابخاطر من غصه بخورند. دوم ترسیدم ازاتفاق هایی که توی این رابطه هامیفته مثلا خیانت یاانتظارهای جنسی بی جای پسرها و..... ولی چیزی که الان باعث میشه این رابطه هارونخوام یه چیزی فراترازاین هاست. من هم این تنهایی خاص واین نیاز روبرای داشتن یک رابطه ی عاشقانه داشتم ودارم. ولی دنبال جوابی درست برای اون میگشتم.نمی خواستم سراحساسم وروحم قمارکنم. ازخودم پرسیدم من از یه رابطه ی عاشقانه چی میخوام.من فکر میکنم اساس هرنوع رابطه ای احترام و اعتماد هرکدوم که نباشه یعنی یه پای رابطه لنگ میزنه. وقتی میگم احترام یعنی یه انسان رو اونجوری که هست باتمام اخلاق هایی که از نظر شما خوب یابد هستند بپذیری وبه این امید نباشیدکه اون رودر اینده در رابطه ی خودتون یادر زندگی مشترک عوض میکنید.بعضی ها وقتی میبینند که نمیتونند کسی رو انجور که میخوان تغییربدن به ناچار خودشون تغییر میکنند.وفکر میکنند این کار همون فداکاری یاشکستن درعشق. روزی حس کردم دوستم برای بدست اوردن کسی کم کم داره عوض میشه وعادت هایی روکه در وجود اون بد میدونست رو الگو برداری میکنه یه روز بهشsmsدادم وگفتم حس میکنم تودیگه اون ادمی که میشناختم نیستی تو میتونی برای بدست اوردن کسی خودت رو عوض کنی ولی حواست باشه که چیزی که بهش تبدیل میشی ازچیزی که بودی ارزشش بیشتر باشه وگرنه اگر یه روز اون ادم تو رو تنهاگذاشت ورفت تو می مونی ویک من بی ارزش. قبل از اینکه راجب اعتماد چیزی روکه فکرمیکنم بگم.باید بگم من هم گاهی احساساتی به کسانی پیداکردم که اون هارو باعشق اشتباه میگرفتم اما تااز احساسم مطمعا نشدم وبه این یقین نرسیدم که میتونم بار مسئولیت رابطه ای روبه دوش بکشم وارد رابطه باکسی نشدم.واما اعتماد. وقتی میگی بهش اعتماددارم عجله نکن فکر کن ومهم تر از همه با خودت صادق باش‏(‏من بدترین ضربه هارو وقتی خوردم که باخودم صادق نبودم‏)‏اگه زنگ زدی بهش وتلفنش اشغال بود.فکرتوهم مشغول نمی شه اگه پرسیدی باکی داشتی حرف میزدی وبهت گفت با دوستم ته دلت نمیگی داره دروغ میگه اگه تلفنش مزاحم داشت اگه عکس پسر خاله و دخترعمه توی گوشیش دیدی.فکر نمیکنی داره خیانت میکنه.فاجعه بارتر از همه این مبایل همو چک کردن. اعتماد یعنی باور دارم دوستم داری ولازم نیست همیشه عفت خودت رو بهم ثابت کنی. حرف اخر.۱_رابطه های عاشقانه وصادقانه شانسی نیستند و روی پایه های درست بنا شدند۲_قبل از شروع رابطه راجب توقعاتتون از همدیگه واینکه قرار این رابطه یه دوستی ساده باشه یاهر چی حرف بزنید.دراخر خواهش میکنم باهم وباخودتون صادق باشید.یاعلی

گاهی گمان نمی کنی ولی می شود گاهی نمیشودکه نمی شود گاهی هزاردوره دعابی اجابت است گاهی نگفته قرعه به نام تومیشود گاهی گدای گدایی وبخت یار نیست گاهی تمام شهرگدای تومیشود فقط چندلحضه تصورکنید: تصورکنیدکه عطش وحشتناکی دارید.جوری که مدت هاست درعذاب هستید.برای رفع عطش میریدپیش کسی که قدرت این روداره که به عذاب شماپایان بده.ولی اون به شمامیگه بایدصبرکنی وبهش اعتمادداشته باشی.تنهادراین صورت که به شماازشرابی میده که به شمازندگی دباره میبخشه. شماحالتون بده وبه خودتون میگید.اعتماد صبرشماممکنه اونقدراکوتاه نباشه شایدچندلحضه شایدچندسال هیچ موعد مقرری نیست.ولی اون شخص به شمااین باوررومیده که اون نمیزاره هیچ اتفاق بدی بافته وهمه چیزدرکنتورل اون.ووقتی ازشراب به شمامیده که بهش اعتمادکامل داشته باشید. حالامیپرسم سوالی روکه بارهاازخودم پرییدم.وسعی کردم بهش جواب بدم. توکل یعنی چی‏?‏ وقتی یه چیزی روتوی زندگیتون میخواین ودودستی بهش چنگ زدید.چیزی که ازحیطه ی اراده ی شماخارج وشماتنها میتونیداون روازچیزی فراترازقدرت خودتون بخواین گاهی هرقدر خواهش والتماس فایده ای نداره .بعدتازه میفهمیدچیزی روکه همیشه فکرمیکردید رودرواقع هیچ وقت نداشتید میدونی دارم از چی حرف می زنم (توکل‏)‏ وقتی توکل واقعی داری که بدونی ممکنه بزرگ ترین وعزیزترین چیزی روکه ازخدامیخوای روبه خاطرمصلحتش که همون بهترین برای تواز دست بدی.حالاوقتش تمرین کنی قبل از اینکه خداامتحان روشروع کنه. واگرخدابعقوبت عمل زشت مردم ودعای شری که درحق خودمیکنندبه مانندخیرات تعجیل میفرمودهمه محکوم مرگ وهلاک می شدندولیکن ماانان راکه به لقای ماامیدوارنیستندبهمان حال کفروطغیان رهامیسازیم. سوره ی یونس_۱۰_۱۱